امروز آرتین کلمه آب رو کامل گفت و در ضمن خیلی کلمه ها ی جدید یاد گرفته وبهتر میتونه بگه چند هفته ای میشه که یاد گرفته در ماشین رو باز کنه و میدونه اگر قفل در زدهباشه در باز نمیشه و خودش قفل رو باز میکنه و دستگیره در رو میکشه و تا ما دعواشمیکنیم دستشو بر میداره آرتین اصلا به دعوا کردن منو بابا حمید اهمیت نمیده مخصوصا اگر داد بزنیم سرشمگر اینکه بترسه و از ترس گریه کنه تا از کارش دست بکشه ولی چند وقتی میشه که سعیکردم سرش داد نزنم و فقط با اخم و نگاه کردن تو چشماش عصبانیتم رو نشون میدم و جالباینجاست که آرتین اصلا نمیتونه تو این حالت به من نگاه کنه ،سریع سرش رو میندازهپایین و میره کنار و هر چند ثانیه یکبار منو نگاه میکنه ببینه میخندم...